بی سر و سامان

گاه نگاشت های یک بی سامان

بی سر و سامان

گاه نگاشت های یک بی سامان

وبلاگ های غم زده

تو وبلاگ ها دور میزنم

و تو زندگی مردم سرک میکشم

و داستان زندگیشونو میشنوم

کاری که قبلن ها بیشتر میکردم

نمیدونم اشکال از نمونه های اتفاقیه منه

یا واقعا فضای غالب وبلاگ ها اینطور شدن

خیلی از نویسنده ها خانومن و متاهل

و اغلب هم تجربه خیانت دیدن رو دارن

و زندگی خیلی هاشون به طرز عجیبی شبیه همه

یه زن همه چیز تموم و بساز

که بهترین مادره

حتی از نظر شوهرش

یه مردی که خوشی زده زیر دلش

هرچند اون هم پدر خوبیه

و البته با توجه به شرایط رخ داده

غالب این خانوم ها هم احساس میکنن که به یه هم صحبت احتیاج دارن

شما هم این فضارو حس میکنید

یا شانس منه که خیلی با این کیسا برخورد میکنم


نظرات 5 + ارسال نظر
غریبانه یکشنبه 21 آبان 1396 ساعت 19:00

سلام
نکنه وب من اینجوریه؟
پروفایلتونو خوندم قشنگ بود...مدرکی که فزاینده ی درد بود...

شما؟ نه شما بحثای زنو شوهری دارین

فرانک یکشنبه 21 آبان 1396 ساعت 17:34 http://sadbargkhatereh.blogsky.com

مرسی ...
الا نعلومه خیلی خوشحال شدم ؟؟

امیدوارم همیشه شاد باشین

فرانک یکشنبه 21 آبان 1396 ساعت 15:58 http://sadbargkhatereh.blogsky.com

منم چندتایی هستن که میخونمشون و این مدلین...

دلیل این همه خوب بودنو نمیفهمم...
شایدم من خیلی بدم

تا اونجایی که من شمارو خوندم شما حز خوب ها دسته بندی میشی
زیر عنوان " از خوب ها"

هفت دقیقه شنبه 20 آبان 1396 ساعت 19:02 http://7min.blogsky.com

دستتون درد نکنه با این کار خیرتون یه بنده ی خدایی رو ذوق مرگ میکنید اجرتون با صاحب صبر :))
بله خودم خبر دارم یه تعداد معدودی هستن که دنبال کننده ی وبم هستن و از این بابت خیلی خوشحالم دوس ندارم خواننده های زیادی داشته باشم . یه جمع کوچیک و خودمونی کافیه .

هفت دقیقه شنبه 20 آبان 1396 ساعت 17:26 http://7min.blogsky.com

احساس کردم بعد از خوندن وبم اومدین و اینجا رو اپ کردید :))
سلام و منم متقابلا خیلی خوشحالم که شما رو میخونم .
برعکس شما من وب زنی که داره با خیانت شوهرش میسازه رو میخونم و یه خانومی که به دور از چشم خانوادش با مردی قرار های عاشقانه میذاره که همسرشه .
وب مردی رو میخونم که بحران سی سالگی رو گذرونده و دیگه چیزی جز ارامش از پارتنرش نمیخواد .
وب دختر جینگولی رو میخونم که بسیار دوست داشتنی و عالی و همه چی تمومه که در خانواده ای بزرگ شده که همه از ظاهرش به به و چه چه میکردن ولی از درون داغون بوده و بتازگی ازدواج کرده و داره رنگ ارامشو میبینه دختره خیلییییی خوبه. (وب خودم)
و وب اقای دکتری که به تازگی منحدم شد ولی خب خیلی عالی بود .
وب یه خانوم دکتر ، وب دوستم که یه دوقلو داره و کارمتده ، استاد دانشگاه هم نیز ، و بسیار پر مشغله س و با همسرش دچار مشکله گاهی اوقات .
شانس شماست فکر کنم :/ یا شایدم الکی مینویسن :/

وب شمارو روزی چن بار میبینم و از دلایل بالا رفتن آمار وب شمام اولا
وبلاگ شما هم جز معدود وبلاگایی بود که خوندم و امید و شادی رو خوشبختانه توش دیدم دوما
به قول شما ممکنه این شانس من باشه و امیدوارم اینطور باشه و اوضاع بهتر از اونی بااشه که به نظر میاد

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.